با خروج غيرمسئولانه نيروهاي آمريكايي از افغانستان ، ايالات متحده نيز توازن را برهم زده و درگيري را تشديد كرده ، بي ثبات و هشدار دهنده است. در هر صورت ، دير يا زود او مجبور شد نيروهايش را از افغانستان بيرون بكشد. اما رويكرد تخريب كننده اين كشور نيز بايد در جريان مذاكرات بين …
خروج پرهزينه آمريكا – مجله زنده خبري https://livemag.ir/2021/07/خروج-پرهزينه-آمريكا-مجله-زنده-خبري/ https://livemag.ir/2021/07/خروج-پرهزينه-آمريكا-مجله-زنده-خبري/#respond مجله زنده خبري Sun, 04 Jul 2021 09:52:41 0000 عمومي https://livemag.ir/2021/07/خروج-پرهزينه-آمريكا-مجله-زنده-خبري/ با خروج غيرمسئولانه نيروهاي آمريكايي از افغانستان ، ايالات متحده نيز توازن را برهم زده و درگيري را تشديد كرده ، بي ثبات و هشدار دهنده است. در هر صورت ، دير يا زود او مجبور شد نيروهايش را از افغانستان بيرون بكشد. اما رويكرد تخريب كننده اين كشور نيز بايد در جريان مذاكرات بين …
با خروج غيرمسئولانه نيروهاي آمريكايي از افغانستان ، ايالات متحده نيز توازن را برهم زده و درگيري را تشديد كرده ، بي ثبات و هشدار دهنده است. در هر صورت ، دير يا زود او مجبور شد نيروهايش را از افغانستان بيرون بكشد. اما رويكرد تخريب كننده اين كشور نيز بايد در جريان مذاكرات بين افغانستان دوحه مورد توجه قرار گيرد. در طي توافق نامه امضا شده در سال 2019 ، تمركز اصلي بر خروج ايمن نيروهاي آمريكايي از منطقه بود ، نه ايجاد صلح و ثبات در افغانستان. اجراي توافق نامه آمريكايي ها باعث تقويت طالبان از نظر نظامي ، اجتماعي و بين المللي شد. اين امر باعث تضعيف دولت مركزي افغانستان نيز شده است. از آنجا كه دولت مركزي در اين مذاكرات حضور نداشت و طالبان وعده آتش بس نمي دادند ، تعداد زيادي از زندانيان طالبان از زندان ها آزاد شدند كه اين امر آنها را از نظر نظامي و رواني دولت مركزي افغانستان تقويت كرد. در طي اين روند ، شاهد تضعيف روحيه نيروهاي دولتي و تقويت نيروهاي مخالف بوده ايم و وضعيت فعلي را مي توان نتيجه اين پيشرفت دانست.
وضعيتي كه در صورت ادامه مي تواند عواقب و هزينه هاي متفاوتي براي كشورهاي منطقه داشته باشد و شايد شكل گيري چنين وضعيتي يكي از اهداف ايالات متحده در پيگيري اين نتيجه باشد. با اين تصوير ، ما نمي توانيم چشم انداز روشني براي آينده افغانستان تصور كنيم ، زيرا هيچ يك از نيروهاي درگير در افغانستان نمي توانند غلبه كنند. نه دولت افغانستان قدرت كافي براي شكست دائمي طالبان را دارد و نه طالبان كه به دليل پيشرفت هاي اخير موفق به تصرف مناطق شده اند. زيرا از قدرت و ظرفيت لازم براي تسلط بر مناطق اشغالي در طولاني مدت برخوردار نيست و نمي تواند آن را ساماندهي كند. در ابتدا ، طالبان ساختاري داشتند كه در آن يك رهبر وجود داشت كه نماينده اي براي مناطق مختلف اشغالي منصوب مي كرد ، اما هيچ اشاره اي به قانون اساسي ، جامعه مدني ، حضور مردم و انتخابات نشده بود. اگرچه ممكن است برخي از افراد در روستاهاي دور افتاده چنين انتظاري از دولت نداشته باشند ، اما افرادي كه در شهرهاي بزرگ زندگي مي كنند با طالبان مخالف هستند و جنگ در حال افزايش است.
ترديدي نيست كه تعيين آينده افغانستان در برابر سالها رنج و بي ثباتي همچنان بر عهده مردم افغانستان است. ايران همچنين امنيت و ثبات را براي كابل به دليل همجواري با افغانستان و مرزهاي مشترك بسيار مهم مي داند. اگر دولت مركزي در كابل مستقر نباشد ، هيچ مسئوليتي وجود نخواهد داشت و اين مي تواند مشكلات امنيتي زيادي ايجاد كند. علاوه بر اين ، هجوم مهاجران از افغانستان و فشار بيكاري به دليل وضعيت ايران ، مشكلات بهداشتي ، هزينه هاي تحميل شده از طريق يارانه به دولت و … مشكلات زيادي را براي ايران ايجاد خواهد كرد.
روشن است كه درگيري و ادامه جنگ نمي تواند مشكل دو طرف را حل كند و آينده سياسي روشني را براي افغانستان ارائه دهد. طالبان يك جنبش روستايي مبتني بر قوميت است كه مي تواند در دولت مركزي شركت كند. اما قطعاً همه افغانها به طالبان تعلق ندارند و اين گروه فقط مي توانند بخشي از جامعه افغانستان باشند. اگر طالبان به دنبال دستيابي به اين مهم هستند ، بايد آن را از طريق آشتي و گفتگو بين افغانها دنبال كنند ، زيرا تجربه نشان داده است كه جنگ نمي تواند راه حل مشكل سياسي افغانستان و تنها راه دستيابي به اهداف مطلوب سازش باشد. .
310311